مصاحبه فصل نامه نقاشان امروز با امیررضا کوهی

شما چقدر از حمایت خانواده و اطرافیانتان در پیمودن مسیرهای هنری برخوردار بودید؟

حدودا سال ۸۲ اقدام به گذراندن دوره های آموزشی طراحی و نقاشی در آموزشگاه جهاد دانشگاهی را داشتم که از حمایت مالی خانواده برخوردار بودم. تشویق های خانواده و اطرافیان همیشه شامل حال بنده بود ولی نگاه آینده نگرانه در این خصوص در آن روزها به کار و علاقه من علارقم تمرکز بنده به این حرفه به عنوان شغل و آینده کاری نداشتند.

از چه زمانی احساس کرده و یا خواهید کرد که هنر ونقاشی موضوع اصلی زندگیتان میباشد؟

از همان دوران آموزشی هنر، احساس کردم و حتی به این باور رسیده بودم که این توانایی در من وجود دارد و من به این بخش از زندگی (هنر) تعلق دارم و به موازات آن بسیار لذت بخش بود طراحی و نقاشی کردن، با اینکه هنوز در پروسه آموزشی و یادگیری اولیه بودم.

تحصیلات دانشگاهی هنر , چقدر میتواند به هنرمند شدن کمک کند وتجربه شما در این زمینه چیست؟

در این زمینه نظرات مشابهی وجود دارد که دانشگاه چیزی به هنرجو اضافه نمیکند و تا حدی من موافق و تا حدی موافق این نظر نیستم.

من دوران متوسطه و پیش دانشگاهی را در رشته ریاضی و فیزیک تحصیل کردم و همزمان دوره های آکادمیک طراحی و نقاشی را در آموزشگاه میگذراندم ،زمان ورود به دانشگاه ، شرایط مناسبی به لحاظ کاری به نسبت دیگر دانشجو های هم دوره خود را داشتم ولی در زمان ورود به دانشگاه در زمینه طراحی روند رو به رشد داشتم ودر کارشناسی ارشد برای من دوره متفاوت و تعیین کننده ای بود ،چرا که با اساتیدی آشنا شدم که کار من رو در نقاشی به سمت شخصی شدن سوق دادن که بسیار ارزشمند بود.

همین جا باید از آقای دکتر نوید برزنجی و آقای فریدون امیدی و آقای دکتر محمد باقر ضیایی و دیگر اساتید تشکر کنم.

کمی راجب تمایلات و رویکرد ساختاری و مفهومیتان در نقاشی, توضیح میدهید؟

خوب من طراح و نقاش فیگوراتیو (انسان‌گرایانه) هستم..خصوصیات انسانی برایم بسیار مهم هست، بیشتر اوقات به بررسی خصوصیات روانکاوانه و درونگرایی انسان می پردازم و گاهأ به دنبال ایجاد ابهام و تعلیق در مخاطب میشوم.

ساختار و گرایش ذهنی بنده به سمت یک ساختار سورئالیسم می رود و گاهی عناصر بصری حکم نماد و یا کدی را دارد که مخاطب را به مفهموم یا حس مورد نظر سوق دهد.

مشکلات پیش روی شما برای یک زندگی هنری و حرفه ای چه چیزهایی بوده است؟

همانند بسیاری از هنرمندان جوان عدم حمایت مالی و اقتصادی ،نبود امکانات و فضای مناسب کار و توجه به هنرمند جوان

در صورت رسیدن به یک شرائط حرفه ای, ایا هنر نقاشی , اقتصاد زندگی شما رامیچرخاند؟

بله،مطمعنن.

چه نظری راجب به انجمنهای هنری و به طور مشخص انجمن نقاشان در براوده شدن نیازهای هنری و صنفیتان دارید؟

انجمنهای هنری، مخصوصأ انجمن نقاشان بر پایه سیاست گذاری مبنی بر توجه و معرفی هنرمندان جوان بیش از پیش و یک سری حمایت ها که هنرمند را امیدوار به ادامه و تلاش وا دارد. لازمه داشتن شرایط زندگی حرفه ای برای هنرمند ،تمرکز هنرمند بر روی خلق و تولید اثر هنریست. عدم وجود امکانات، مشکلات اقتصادی، بی اهمیتی به قشر هنرمند و جوان یا حتی بطور کلی هنر، هنرمند را منزوی و به حاشیه میکشاند.

نظر و پیشنهادهای مشخص شما برای بهبود وضعیت هنر و نقاشی در شرائط فعلی چیست؟

پیشنهاد بسیار هست و مطالب کارشناسی قابل در این زمینه از کارشناسان بسیار زیاد که مستلزم همت و فعل خواستن از مراکز دلسوز هست.

به نظر من یکی از مشکلات بسیار ریشه ای ،بیگانگی قشر مردمی با هنر هست. متأسفانه جایگاه ه‍نر طراحی یا نقاشی در بین مردم مشخص نیست و اینکه اصلا هنر و به طور مشخص، هنر طراحی و نقاشی مورد بحث چقدر جزو اولویت های مردم هست! اصلا اولویتی برایش قائل هستن؟! به نظر من سیاست گذاری مبنی بر ایجاد شور و تقاضا از سمت مردم حتی برای دیدن آثار هنری  بسیار به روند هنر و حتی مسائل اجتماعی و روانشناختی و ایجاد شور و نشاط در جامعه کمک رسان است.

دیگر مسأله مورد نظر بنده جلساتی با گالری داران است. گالری دارانی که جایگاه مناسب و شناخته شده ای دارن که گاه‍أ ریسک پذیر نیستن و ترجیح میدهند به خاطر منافع اقتصادی (که البته در شرایط روز ، تا حدی قابل درک هم هست) حمایتشان را از پیشکسوتان داشته باشند و سخت تر به جوانان اعتماد کنند.

درباره امیررضا کوهی